 |
شهر: اهواز استان: خوزستان کشور: ايران |
|
توضیحات: دَبِّ حَردان؛ جنگل و روستايي است واقع در 15 كيلومتري جنوبغربي اهواز، كه لشكر 5 مكانيزه عراق با عبور از مرز و رسيدن به جاده اهواز- خرمشهر در روز هفتم جنگ با دهها تانک و نفربر آن را به اشغال موقت خود درآورد و با اجراي مستقیم آتش بر روی اهواز، خسارات قابل توجهي به بار آورد. اما این لشکر با مقاومت مدافعان مجبور به عقبنشيني تا امامزاده سيدطاهر شد و به این ترتیب اولین جبهه دفاع از اهواز در این منطقه سازماندهی شد. در پي اجرای موفق عملیات غیوراصلی و عقبنشيني نيروهاي عراقي از سوسنگرد و بستان، بخشی از نيروهاي زرهي باقيمانده دشمن با عبور از رودخانه كرخهنور، توسط 3 دهانه پل شناور نظامي، در روز دوازدهم جنگ از كنار روستاهاي سيار، احمدآباد و حمودي عبوركرده و برای تقویت این جبهه، خود را به 2 کیلومتری دبحردان رساندند و تا اجرای مرحله دوم عملیات بیتالمقدس در این منطقه توسط قرارگاه قدس همچنان اهواز را گلولهباران میکردند. پس از غرقاب کردن مواضع دشمن در حوالی روستای دبحردان از طریق پمپاژ آب رودخانه کرخهنور، دشمن با شکافتن جاده اهواز- خرمشهر و هدایت مجدد آب به شرق جاده توانست در برابر جنگ آب رزمندگان تا حدی مقاومت نماید. اکنون در نزدیکی دبحردان و در شرق جاده اهواز- خرمشهر نماد يادبودي قراردارد که یادآور حد نهايي تجاوز ارتش عراق به خوزستان است.
منبع: اطلس جغرافیایحماسی(1) |
|
|
 |
شهر: خرمشهر استان: خوزستان کشور: ايران |
|
توضیحات: بیمارستان صحرایی امامحسین(ع) در کیلومتر7 جاده شهید شرکت(جاده انشعابی از شرق جاده اهواز– خرمشهر و بین ایستگاه حسینیه و دارخوین) قرار دارد. این بیمارستان صحرایی در سال 1361 در ابتدا به صورت سولههایی با آهن و پلیت ساخته شد که بعدها و همزمان با عملیات کربلای4، بیمارستانی بتونی و با مساحت 3551 مترمربع در کنار آن احداث و به بهرهبرداری رسید. اين بيمارستان که توسط وزارت مسكن و شهرسازي و قرارگاه مهندسي خاتمالانبياء(ص)جهت پشتيباني و مداواي مجروحين عمليات كربلاي 5 و عمليات والفجر 8 ساخته شد، توسط بهداری رزمی جنوب اداره میشد. این بیمارستان که با ارتفاع 5/1متر خاك کاملا استتار و با 5/0متر ماسه و قطعات بتوني در برابر بمباران و موشکباران مقاوم شده بود، یکی از مجهزترین بیمارستانها در نوع خود بود و در آن تقریباً تمامی امکانات یک بیمارستان شهری تدارک دیده شده بود و علاوه بر پذيرش مجروحين جنگي، مصدومين شيميايي را نيز پذيرش ميكرد. این بیمارستان به گونهای مجهز شده بود كه داراي رادیولوژی، بانک خون، 8 اتاق عمل، 25 تخت اورژانس براي مجروحين عادي و 20 تخت اورژانس براي مصدومين شيميايي، داروخانه، بخش ICU و آزمايشگاه،1450 نفر پزشك و كادر مرتبط پزشكي و120 نفر كادر اجرايي بود. از همان بدو شروع به كار و راهاندازي، قسمتهاي مختلف اين بيمارستان استعداد لازم را جهت ارائه خدمات درماني به مجروحين، بهدست آورد. به طوري كه محل اورژانس آن كه از دو سالن عمود بر هم تشكيل ميشد، در موقع پدافند به عنوان نقاهتگاه و در هنگام آفند، به عنوان اورژانس براي پذیرش مجروحين بدحال، مورد استفاده قرار میگرفت. مناطق زیر پوشش این بیمارستان صحرایی از خرمشهر(محلّی که رودخانه کارون،آبادان را از خرمشهر جدا میکند) تا زید و در صورت نیاز حداکثر تا صحرای کوشک امتداد مییافت. اورژانسهای مستقر در محورهای عملیاتی شلمچه، زید، کوشک، طلائیه و خرمشهر، مجروحین خود را از طریق جادههای خرمشهر، شهید صفوی، امام رضا(ع) و زید به این بیمارستان منتقل میکردند. در سال 1367 و پس از پذیرش قطعنامه598، در جریان هجوم مجدد ارتش عراق به جاده اهواز- خرمشهر و سهراه حسینیه، بیمارستان امامحسین(ع) در آستانه سقوط قرارگرفت و دشمن تا 2 کیلومتری این بیمارستان پیشروی نمود. این بیمارستان در طول جنگ منشاء خدمات بسیار ارزندهای به رزمندگان اسلام بود و نقش بسیار مهمی را در مداوای مجروحین جنگی و خصوصاً مصدومين ناشي از بمباران شيمیايي دشمن ایفا نمود.
منبع: اطلس جغرافیایحماسی 1 |
|
|
|
شهر: آبادان استان: خوزستان کشور: ايران |
|
توضیحات: بهمنشیر همان شاخه اصلی کارون است که ابتدا بهمن اردشیر و به مرور زمان بهمنشیر نام گرفت. این رود که 85 کیلومتر طول دارد در شمال جزیره آبادان جاری است و به خلیجفارس می ریزد و از آن نهرهای متعددی منشعب میشود که کرانههای دو طرف رود را آبیاری میکند. با آغاز جنگ، ارتش عراق که برای تصرف جزیره آبادان قادر نبود از اروندرود عبور نماید، با قوای زرهی از شمال شلمچه وارد خاک ایران شد و پس از عبور از کارون، در 8/8/1359 به ساحل شمالی بهمنشیر رسید و آبادان را محاصره نمود. محاصره زميني جزيره آبادان هر چند بسيار با اهميت بود اما هدف اصلي عراق، يعني تصرف كامل جزيره آبادان و حضور در سواحل اروندرود، هنوز به طور كامل تحقق پيدا نكرده بود؛ لذا نيروهاي عراقي ميبايست از رودخانه بهمنشير عبوركرده و وارد جزيره آبادان ميشدند.پس از عبور بخشی از نیروهای دشمن از بهمنشیر در منطقه کویذوالفقاری بلافاصله مدافعان آبادان در عملیات کویذوالفقاری دشمن را مجبور به عقبنشینی میکنند و نيروهاي دشمن هيچگاه موفق به عبور مجدد از اين رودخانه نشدند. پس از جنگ بخشهایی از این رودخانه برای تردد شناورهای باری و صیادی( با ظرفیت 5 هزار تن) مورد لایروبی و پاکسازی قرار گرفت.
منبع: اطلس جغرافياي حماسي 1 |
|
|
 |
شهر: آبادان استان: خوزستان کشور: ايران |
|
توضیحات: پالایشگاه آبادان به عنوان مهمترین تأسیسات شهر آبادان در بخش مرکزی شهر قرار دارد. پیش از آغاز جنگ، ظرفیت پالایش نفت در این پالایشگاه 600 هزار بشکه در روز بود که نفت خام مصرفی آن از دو شبکه خطوط لوله از مناطق نفت خیز دریافت میشد و در منطقه بوارده آبادان در مجموع 243 مخزن نفت و فرآوردههای آن وجود داشت. انگلستان که در سال 1278ش به موجب قرارداد"دارسی" امتیاز و استخراج نفت ایران را به مدت 60 سال در اختیار گرفته بود، با فوران نفت از اولین چاه حفر شده در منطقه مسجد سلیمان در سال 1287ش ضمن تأسیس «شرکت نفت انگلیس و ایران» آبراه اروندرود را بهترین مسیر انتقال نفت انتخاب نمود تا نفت پس از تولید از طریق خطوط لوله به آبادان انتقال یابد و در این نقطه پالایشگاهی احداث و فرآوردههای نفتی از آنجا بارگیری شود. اراضی مورد نیاز پالایشگاه را "شیخ خزعل"حاکم محمره (خرمشهر) که با نماینده سیاسی انگلستان در خلیجفارس روابط نزدیک داشت به موجب قراردادی 99 ساله در اختیار شرکت مذکور گذاشت. عملیات احداث پالایشگاه در سال 1288ش شروع شد و اولین محموله نفت خام ایران در سال 1291ش از بندر آبادان صادر شد. با احداث پالایشگاه، کارشناسان انگلیسی و کارگران ایرانی در این مرکز صنعتی نوبنیاد مشغول به کار شدند و در نتیجه شهری با ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرهای انگلیس پدید آمده و نیروهای بیگانه برآن تسلط یافتند و به بهرهبرداری بی رویه از منابع نفت کشور پرداختند. در جنگجهانی دوم این پالایشگاه به دلیل تولید سوخت هواپیما به مقدار 25 هزار بشکه در روز(12% کل سوخت مورد نیاز هواپیماهای متفقین) شهرت جهانی یافت و هواپیماهای متفقین با فرود در فرودگاه آبادان به تخلیه، سوختگیری و تعمیرات میپرداختند. پالایشگاه آبادان تا سال 1324ش بزرگترین پالایشگاه جهان و مرکز عمده صدور فرآوردههای نفتی در نیمکره شرقی به شمار میآمد و تولیدات آن به بیش از 100 نوع میرسید که نفت سفید، بنزین خودرو و هواپیما، نفت کوره، قیر، نفتگاز و انواع حلّالها مهمترین آنها هستند. محله بریم آبادان بزرگترين و بهترين محله شرکت نفت بود و کارکنان خارجي در آن سکونت داشتند، پالايشگاه آبادان، بيمارستان نفت، ساختمان اداره مرکزي، ادارهکل روابطعمومي پالايشگاه، ادارهکل تدارکات مرکزي، انبارهاي بزرگ کالاهاي ترانزيت، جرثقيلهاي بزرگ با ظرفیت بالا که معروفترين آنها "اکوانديو"بود و خلاصه تمام اسکلههاي بارگيري نفت و هسته تأسيسات نفت آبادان در محله بريم قرارگرفته بود. مناطق مسکونی کارکنان پالایشگاه براساس جایگاه شغلیشان، پیرامون پالایشگاه ساخته شده بود و کارکنان به تناسب موقعیت و حساسیت شغلیشان از امکانات رفاهی و خدمات شهری برخوردار بودند. این وضعیت پس از ملی شدن صنعت نفت در 1329ش همچنان ادامه داشت و ساختاری کاملاً طبقاتی بر شهر حاکم بود. ناحیه سبز و خرم «بریم» در کنار اروندرود با منازل وسیع و مجلل آن به مقامات بلندپایه، محله «بوارده» با خانههای نسبتاً مرفهش به مدیران درجه دوم، و محلههای «بهمنشیر» و «جمشید آباد» با خانههای کوچکتر و سادهتر به کارگران عادی اختصاص یافته بود. در جريان نهضت ملي شدن صنعتنفت و پس از ترور رزمآرا- نخستوزيروقت- در 16اسفند 1329، اوضاع آبادان متشنج شد و در حالی که كاركنان در اعتصاب بودند، پالایشگاه آبادان در اشغال کامل قوای نظامی انگلیسی قرار گرفت و حكومت نظامي اعلام شد. با ملي شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329 اوضاع آبادان بهبود نسبی یافت و شركت ملي نفت ايران تشكيل شد و در 19خرداد1330 پرچم ايران بر فراز ساختمان شركت نفت برافراشته شد و به دنبال آن 4500تن از كاركنان انگليسي از ایران خارج شدند. در جريانات انقلاباسلامي کارکنان پالايشگاه آبادان با اعتصاب وتوقف فعالیت خود در 19شهریور سال 1357 نقش بزرگي را ايفا كردند. مجتمع پتروشیمی آبادان نیز که در سال 1345ش با مشارکت 74% شرکت ملی صنایع پتروشیمی و 26% شرکت امریکایی "بی اف-گودریچ"در کنار پالایشگاه تأسیس و در سال 1348 به بهرهبرداری رسیده بود، پس از پیروزی انقلاباسلامی با خرید کلیه سهام شرکت امریکایی توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی، ملی شد. پس از پيروزي انقلاب نیز علیرغم اقدامات خرابكارانه عوامل ضدانقلاب در جهت متوقف نمودن فعالیتهای پالایشگاه نظیر انفجار بمب در محوطه پالايشگاه آبادان در23خرداد 1358و انفجار چند لوله نفت و گاز در شمال آبادان در16 اسفند 1358 ، فعالیتهای پالایشگاه هیچگاه تعطیل نشد. مردم آبادان برای مقابله با این خرابکاریها، تشکیلاتی ایجاد کرده و نامش را «جوانمرد» یا «نیروهای خطوط لوله» گذاشتند. باآغاز جنگ دشمن با حمله هوايي خود خساراتي را به پالايشگاه آبادان وارد آورد. در اول مهر ماه1359 آتش سنگين توپخاه دشمن آسيب جدي به شهر آبادان و تأسیسات پالایشگاهی و مخازن آن وارد ساخت. لیکن با رشادت کارکنان شریف و زحمتکش آن که در میان دود وآتش وشلیک مداوم خمپاره از تأسیسات پالایشگاه محافظت میکردند، بازسازی و مجدداً فعال شد. از 25/7/1359 تا 9/11/1365 این پالایشگاه 23 بار مورد حمله هوایی قرار گرفت."کدکراکر" که بلندترین تأسیسات پالایشگاه است در تمام طول جنگ مورد استفاده واحدهای اطلاعات و توپخانه و ادوات در دیدبانی مواضع دشمن در غرب اروندرود مورد استفاده قرار میگرفت. ديوارهاي پليتي ضلع شمالي پالايشگاه كه آثار تركشهاي فراوان آن نمايان است و اتاق فرمان پالايشگاه(گيت 18) ازبقاياي دوران جنگ در اين پالايشگاه است.
منبع: اطلس جغرافياي حماسي 1 |
|
|